ماه هشتم زندگی دخمل گلی
دخمل گل و ناز نازی من، باز هم مثل همیشه پیشرفت های تو سریعتر از وقت من برای ثبت اونها بود ولی سعی می کنم کمی از اونها رو برات بنویسم... توی این ماه شما پیشرفت زیادی در حرف زدن داشتی ، مثلا یک هفته ب ب رو اینقدر تکرار می کردی که مادرجان می گفت مگر تو تنها بچه ای هستی که بابا داری دخمل ولی تو باز با صدای بلند ب ب رو فریاد می زدی و من ذوق می کردم و بابایی هم... البته بگم که بعد از یک هفته این بابا گفتن به د د تبدیل شد و تو کمتر ب ب یا م م رو می گی ولی در مورد د د بر خلاف ب ب و م م که فقط تکرارشون می کنی، مفهوم د د رو فهمیدی، در واقع مفاهیم د د! یک د د یعنی دست دست، یکی دیگه یعنی یک شخص دیگه که ...
نویسنده :
مامانی
22:25