دخمل گلی مامان

ماه نهم، هفته دوم

1394/6/5 22:49
نویسنده : مامانی
131 بازدید
اشتراک گذاری

دختر عزیزم، این هفته علی رغم اینکه مریض بودی ولی باز هم دست از تلاش و تکاپو برنداشتی...

ما آخر هفته پیش رفتیم مشکان عروسی زکیه و یوسف، شما هم دختر خیلی خوبی بودی توی عروسی و اصلا اذیتم نکردی. اما  همونجا هم اشتهات رو از دست داده بودی و چیزی نمی خوردی، من اول فکر می کردم بخاطر دندون باشه ولی بعد از برگشتن علایم سرماخوردگی خفیفی رو نشون دادی، کمی دمای بدنت رفته بود بالا و آب ریزش از بینی و اشک ریزش، که البته خدا رو شکر زود بهتر شدی اما اشتهات دیگه کلا از دست رفته، دو سه روز اصلا هیچی نمی خوردی تا اینکه بابایی کشف کرد که شما فقط آب گوشت می خوری و من هم از اون روز فقط بهت آب گوشت می دم و البته این دو روز اخیر کمی هم آش خوردی. 

اما علی رغم این بی اشتهایی مفرط شما همچنان پرتلاش هستی و مرتب در حال جنب و جوش و کشف دنیای اطرافت... الان دیگه یاد گرفتی که بدون افتادن و حمایت ما، از نیم پله بری بالا و پایین و شاید روزی سی چهل مرتبه این کار رو بکنی، البته ما همش چشممون به شماست که خدای نکرده اذیت نشی، و علاوه بر اون خیلی علاقمند به بالا و پایین رفتن از سر و کول ما هستی، بخصوص اگر ما ایستاده باشیم، انگار که روی نردبون هستی!!!!

هنوز در تکاپو یادگرفتن چهار دست و پا هستی، خودت رو در پوزیشنش قرار می دی و کمی پاهات رو حرکت می دهی اما هنوز موفق نشدی کاملا این مهارت رو یاد بگیری ولی از هرجای بلندی یاد گرفتی خودت رو بالا بکشی البته هنوز نمی تونی خودت رو ایستاده نگه داری و برای این کار باید من و بابایی کمکت کنیم، حتی از پله سی سانتی جلو در دستشویی هم خودت رو بالا می کشی و روی زانوهات می مونی و بعد هم سر و صدا که کسی بیاد کمک!!! عجب ها!!!

دوست داری خودت همه چیز رو امتحان کنی، از گرفتن لیوان و قاشق گرفته تا هر وسیله دیگه ای که توی خونه است و جالب اینجاست که یکی از علایقت هم پادری جلو در دستشویی است، به طوری که از هرجای خونه که چشمت به اون می افته بدو بدو به سمتش می خزی تا قبل از من یا بابایی بهش برسی و ببینی اون چیه و چطوری کار می کنه، اینقدر به اون علاقه نشون دادی و در این علاقه سماجت کردی، که من بلاخره تسلیم شدم و الان چند روزی هست که می گذارم با خیال راحت باهاش بازی کنی فقط حواسم هست که توی دهن قشنگت نبریش والبته مطمئنم تا بحال چندین بار این کار رو کردی!!!

و کار جدید دیگه ای که مدتی است انجام می دی گاز گرفتنه!!! گاز گرفتن مامان، بابا، در و دیوار، دسته کشو میز ها، خود میز ها و هرچیزی که بتونی گازش بگیری!!! عزیزم حیف دندونهای قشنگت هست ها!!! 

خدایا مراقب دخمل نازم باش، خیلی دوستش دارم، هر روز هم از روز قبل شیرین تر و بامزه تر می شه!!! 

پسندها (2)

نظرات (0)